English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (765 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trochee U وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
iamb U یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic U وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
amphibrach U شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
trochaic U مرکب از دو هجا که یکی بلند و دومی کوتاه باشد
amphibrach U و یا یک هجای موکد بین دو هجای غیر موکد باشد
paeon U وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
anapest U واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
lop sided U کوتاه و بلند
long and short stitch کوکه ای کوتاه بلند
Short medium and long wave موج کوتاه ومتوسط و بلند
feminine rhyme U قافیه وروی قافیه وردیف
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
mismatch U دفاع بازیگر کوتاه قد در برابرحریف بلند
degraded U پست یاخفیف شده
her next was a girl U بچه دومش دختر بود
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
to cut grass close U علف را طوری چیدن که کوتاه باشد
short round U فشنگ لق یا اسیب دیده گلولهای که کوتاه خورده باشد
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
from the get-go [American E] <adv.> U ازهمان اولش
at the very beginning U از همان اولش
What is his first (christian) name ? U اسم کوچک اش ( اولش ) چیست ؟
primipara U زنی که شکم اولش است
sag U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
to back up U با داستانی از اولش درگذشته دور آغاز کردن
stop and go U پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
antepenult U هجای
graphs U هجای کلمه
nonsense syllable U هجای بی معنا
foot هجای شعری
graph U هجای کلمه
trigram U هجای بی معنی سه حرفی
hypercatalectic U دارای هجای زائد
paragoge U حرف یا هجای الحاقی
centroid U قویترین هجای سطر
monosyllabic U یک هجایی
decasyllabic U ده هجایی
syllabic U هجایی
syllabify U تقسیم به هجای مقطع کردن
nonsyllabic U غیر هجایی
octosyllabic U هشت هجایی
nonsyllabic U بدون هجایی
polysyllables U چند هجایی
syllabicity U تجزیه هجایی
syllabication U تنجیه هجایی
decasyllable U شعر ده هجایی
polysyllable U چند هجایی
polysyllabic U چند هجایی
octaves U شعر هشت هجایی
ablaut U قلب حروف هجایی
eye dialect U لهجهء واضح و هجایی
octave U شعر هشت هجایی
fourteener U شعر چهارده هجایی
polysyllables U کلمه چند هجایی
polysyllable U کلمه چند هجایی
hypermeter U شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
hendecasyllabic U شعر یا نثر یازده هجایی
epigrams U سخن نیشدار قطعه هجایی
epigram U سخن نیشدار قطعه هجایی
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
heroic couplet U شعر دو بیتی حماسی پنج هجایی
iambize U اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
oxytone U واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
rhymes U قافیه
rime U قافیه
rimeless or rhyme U بی قافیه
rhyming U قافیه
rhyme U قافیه
rimeless U بی قافیه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
rhymester U قافیه ساز
rimer U قافیه پرداز
verseman U قافیه پرداز
verser U قافیه پرداز
versifier U قافیه پرداز
versification U قافیه سازی
rhumer U قافیه پرداز
rime U هم قافیه شدن
to give rimes U قافیه شدن
blank verse U شعر بی قافیه
rhyme scheme U قافیه بندی
to put in rime U قافیه ناقص
rimer or rhymer U قافیه پرداز
rhyme U هم قافیه شدن
rhyming U قافیه ساختن
stress verse U قافیه موکد
rhymes U قافیه ساختن
rhyming U هم قافیه شدن
rhymes U هم قافیه شدن
rhyme U قافیه ساختن
To miss the bus . To slip up . U قافیه را باختن
stress verse U قافیه مشدد
rimy U قافیه دار
hudibrastic U نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
goliard U دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
rime U سخن قافیه دار
rime U قافیه دار کردن
crambo U بازی قافیه جویی
rime U نظم قافیه ساختن
versification U شاعری قافیه پردازی
rhythmization U سجع و قافیه سازی
internal rhyme U قافیه ماقبل اخر
hai ku U شعر بی قافیه سه سطری ژاپنی
rhymes U شعر سخن قافیه دار
blank verse U شعر بی قافیه پنج وزنی
The two are rhyming words . U این دو لغت هم قافیه هستند
to rime away one's time U وقت خود را به قافیه سازی
rhyming U شعر سخن قافیه دار
rhyme U شعر سخن قافیه دار
I am in a tight corner . I am hard put to it . U قافیه برمن تنگ شده است
rondelet U غزل تهلیل دار دو قافیه هفت بندی
rimester U قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
masculinerhme U قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
free verse U شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
polysyllabic U چند سیلابی چند هجایی
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
skyscrapers U بلند
loud speaker U بلند گو
skyscraper U بلند
willowy U بلند
loftily U بلند
rumbustious U بلند
grandiose U بلند
legged U پا بلند
lengthwise U بلند
mouth filling U بلند
loudspeaker U بلند گو
longest U بلند
taller U بلند
taller U قد بلند
pointers U خط کش بلند
tallest U بلند
tallest U قد بلند
tall U قد بلند
long U بلند
aloud U بلند
loudly U بلند
tall U بلند
long- U بلند
eton collan U بلند
amplifier U بلند گو
amplifiers U بلند گو
towering U بلند
pointer U خط کش بلند
longs U بلند
longer U بلند
longed U بلند
high grown U بلند قد
upland U بلند
uplands U بلند
fortes U بلند
highfalutin U بلند
forte U بلند
eminent U بلند
talll U بلند
talll U قد بلند
megaphone U بلند گو
high U بلند
highest U بلند
highs U بلند
megaphones U بلند گو
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
1وقتي بلند حرف مي زني
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com